بیر شاعیر صاف- صاف دولانیر تنهالاردا، شعیر سویله یرك

لاكان در روایت سوم میان دیگری كوچك و دیگری بزرگ تمایز می گذارد. دیگری كوچك (a) همواره دلالت بر دیگری های خیالی دارد. ما با آن ها به عنوان اگوهای كامل ، یكپارچه و منسجم برخورد می كنیم و آن ها به عنوان بازتاب خودمان ، حس موجودات كامل را در ما ایجاد می كنند. این دیگری همان دیگری مرحله آینگی است كه كودك سعی دارد خود را با آن یكی كند. اما دیگری بزرگ (The Meta Other) نظام نمادین است. دیگری بزرگ زبان است كه ما - به عنوان موجوداتی محدود و زمانمند - درون آن متولد شده و یابد آن را بیاموزیم تا قادر به بیان میل خود شویم. امیال ما به شكل تفكیك ناپذیری وابسته به كلام و امیال اطرافیان ماست. به عنوان مثال امیال و آرزوهای والدین كودك از طریق كلام و زبان وقتی بیان می شود درون كودك درونی می شود . به عبارتی دیگر میل همواره از طریق زبان شكل می گیرد و ما آن را - زبان - از طریق دیگری می آموزیم. بنا بر این : ناخوداگاه تا آن جا كه ما ملزم به بیان دیگری بزرگ از طریق زبان و امیال خودمان هستیم كلام دیگری بزرگ است.

در ادامه لاكان از دو اصطلاح " بیگانه شدگی " و " جداسازی" به جای استعاره و مجاز مرسل استفاده می كند. او بیان می كند كه سوژه از دو جهت بیگانه می شود. ابتدا از طریق خود بازشناسی غلط كودك در دیگری كه در مرحله آینگی رخ می دهد و سپس از طریق الحاق سوژه به زبان و امر نمادین. بیگانه شدگی موجب شكل گیری اگو و اولین گام به سمت سوبژكتیویته است. سوژه بیگانه شده اساسا سوژه ای شكافته و ترك خورده $ است. هم چنین جداسازی با مفهوم میل مرتبط است. در اینجا لاكان تفاوتی اساسی را در تعریف میل و نیاز عرضه می كند. به عقیده او نیاز مثل تشنگی و گرسنگی ارضاشدنی است اما میل این چنین نیست. لاكان میل را در مركز هستی انسان قرار می دهد و آن را مرتبط با فقدان می داند. در حقیقت میل باقی مانده تفریق نیاز از تقاضا است. میل و ناخودآگاه از طریق  فقدانی بنیادین شكل می گیرند : فقدان فالوس. بنابر این میل همواره تجلی چیزی است كه سوژه و دیگری بزرگ - نظام نمادین - فاقد آن هستند. میل دیگری بزرگ به عنوان علت میل سوژه عمل می كند. اولین رابطه میان كودك و مادر رابطه ای مبتنی به نیاز است چرا كه مادر نیازهای تغذیه ، مراقبت و پرستاری كودك را بر طرف می كند. در ادامه كودك پی می برد كه میل مادر متوجه " جایی دیگر " است. این پرسش های گنگ در ذهن او شكل می گیرد كه : من در میل مادر چیستم ؟ مادر به چه چیزی عشق می ورزد ؟ در این جا كودك هم متوجه می شود كه دچار فقدان و سوژه ای خط خورده است و هم می فهمد كه مادر به عنوان موجودی میل مند نیز دچار فقدان است. دیگری بزرگ هم خط خورده است و فرایند جداسازی دقیقا با طرح همین سوال " من در میل دیگری بزرگ چه هستم ؟ " و متعاقب پی بردن به فقدان دیگری بزرگ رخ می دهد.


گؤنده ریلیب تاريخ شنبه 29 آذر 1393یازار احمد محمدپور